يکشنبه 1 تير 1404-19:24 کد خبر:140066
جعفر رعیت/ کارشناس رسانه:
قطع اینترنت، بستن دهان رسانهها و میدان دادن به دشمن/خطایی راهبردی در زمان بحران!!!؟
محدودسازی رسانههای داخلی مجاز، دقیقاً در لحظهای که مردم بیش از همیشه نیاز به اطلاعرسانی رسمی، دقیق، سریع و مطمئن دارند، عملاً میدان را به روایتهای مسموم و دشمنساخته واگذار میکند.
خزرتیترخبر: در سالهای اخیر و به ویژه در شرایط بحرانی، سیاست قطعی یا محدودسازی شدید اینترنت به یکی از روشهای رایج مسئولان کشور برای کنترل اوضاع تبدیل شده است، در حالی که نیت اولیهی این سیاستها ممکن است "مدیریت امنیتی فضا" باشد، اما نتایج آن، عملاً به ضرر منافع ملی و به سود رسانهها و عملیات روانی دشمنان تمام شده است، این اتفاق بهویژه در زمانهایی چون جنگ، ترور، اعتراضات یا درگیریهای مرزی به وضوح آشکار شده است.
در چنین موقعیتهایی، نه تنها اینترنت بینالمللی قطع میشود، بلکه دسترسی رسانههای رسمی و دارای مجوز نیز به پلتفرمها و ابزارهای اطلاعرسانی بسته شده یا به شدت محدود میشود، اینجاست که رسانههای بیگانه، ضدایرانی و معاند با تمام توان وارد میدان شده و چون رقیبی ندارند، انحصار روایتسازی را در اختیار میگیرند.
رسانههای داخلی در حصر؛ دشمن در آزادی کامل
جای تأسف دارد که در بسیاری از بحرانها، اولین واکنش تصمیمگیران امنیتی کشور، بستن اینترنت و فیلتر کردن شدید شبکههای اجتماعی است، اما این تصمیم نه تنها دست رسانههای دشمن را نمیبندد، بلکه تنها "صدای رسمی کشور" را از دسترس مردم حذف میکند.
در حالی که رسانههای بیگانه مانند BBC، ایراناینترنشنال، صدای آمریکا و دهها رسانه کوچک و بزرگ دیگر با بهرهگیری از اینترنت ماهوارهای، ابزارهای رمزنگاریشده و شبکههای گسترده در داخل کشور، آزادانه به جنگ روایتها میپردازند، رسانههای داخلی ما حتی نمیتوانند در تلگرام یا اینستاگرام یک پست ساده منتشر کنند!
محدودسازی رسانههای داخلی مجاز، دقیقاً در لحظهای که مردم بیش از همیشه نیاز به اطلاعرسانی رسمی، دقیق، سریع و مطمئن دارند، عملاً میدان را به روایتهای مسموم و دشمنساخته واگذار میکند.
فقدان سواد رسانهای در سیاستگذاری امنیتی
قطع اینترنت یا فیلترینگ شدید، راهحل مقطعی و پرهزینهای است که نهتنها اثربخشی ندارد، بلکه نتیجه معکوس دارد، تصمیم گیران باید بدانند که در عصر رسانه، سکوت برابر با شکست است و در شرایط جنگ روانی، هیچ چیز خطرناکتر از خالی گذاشتن صحنه رسانهای نیست.
تجربههای متعدد، از اعتراضات گرفته تا ترور سردار شهید سلیمانی، یا حملات سایبری، نشان داده است که اگر رسانههای رسمی به موقع و مؤثر روایت نکنند، دشمن با دروغ و بزرگنمایی، افکار عمومی را تسخیر خواهد کرد.
اگر اینترنت محدود میشود، باید همزمان «اینترنت رسانههای دارای مجوز» برقرار باشد، باید زیرساختی طراحی شود که در آن رسانههای رسمی و ثبت شده، حتی در شرایط بحرانی نیز بتوانند به ابزارهای اطلاعرسانی سریع و گسترده (از جمله شبکههای اجتماعی و پیامرسانها) دسترسی داشته باشند.
اعتماد عمومی با سانسور و سکوت به دست نمیآید
وقتی مردم در لحظهی بحران به سایتهای رسمی و خبرگزاریها مراجعه میکنند اما با تأخیر، سانسور، یا سکوت مطلق مواجه میشوند، اعتماد خود را به رسانههای داخلی از دست میدهند و برای پاسخ به سوالاتشان به رسانههای خارجی پناه میبرند، این اتفاق از نظر امنیتی یک فاجعه است؛ چون زمینهساز القای بیاعتمادی، شایعهپراکنی و تهییج اجتماعی میشود.
مردم حق دارند بدانند چه اتفاقی افتاده، چرا افتاده و چه پیامدهایی دارد، اطلاعرسانی واقعی و سریع، نه تنها آرامشبخش است، بلکه اعتماد اجتماعی را هم تقویت میکند، اما وقتی رسانه داخلی مجاز خفه میشود، تنها چیزی که باقی میماند، فضا برای دروغهای حرفهای دشمن است.
پیشنهاد ما به مسئولان: بازنگری در سیاست امنیت رسانه
این مقاله صرفاً یک گلایه نیست، بلکه دعوت به اصلاح راهبرد است، ما از مسئولان امنیتی، شورای عالی فضای مجازی و وزارت ارشاد انتظار داریم که در سیاستهای خود بازنگری کنند:
& اینترنت رسانههای دارای مجوز نباید در زمان بحران قطع شود.
& رسانههای رسمی باید پیشاپیش برای مقابله با عملیات روانی دشمن آموزش دیده و مجهز شده باشند.
& زیرساخت فنی ویژه برای انتشار فوری و موثر اخبار در شرایط اضطراری باید فراهم شود.
& اعتماد به رسانه داخلی، مهمتر از کنترل لحظهای بحران است.
در پایان، تکرار میکنیم که در جنگ رسانهای، پیروزی با آن کسی است که زودتر، صادقتر و هوشمندانهتر روایت کند؛ نه با کسی که صرفاً صداها را خاموش میکند، اگر واقعاً به امنیت کشور و آرامش مردم فکر میکنیم، باید رسانههای خودی را تقویت کنیم، نه خفه. (جعفر رعیت/54)
🆔@khazartitrekhabar
🌐Khazartitrekhabar.ir